مدیرعامل تاپ تورز با بنیاد امور بیماریهای خاص مصاحبه کرد
بنیاد امور بیماریهای خاص نهادی عمومی و غیردولتی است که از سال ۱۳۷۵ فعالیت خود را با حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی و همکاری فاطمه هاشمی و جمعی از خیرین آغاز کرد. به تازگی مدیرعامل تاپتورز، آقای همدانی با بنیاد امور بیماریهای خاص مصاحبه کرده است که در زیر متن آن را برای شما فراهم کردهایم.
بنیاد امور بیماریهای خاص نهادی عمومی و غیردولتی است که از سال ۱۳۷۵ فعالیت خود را با حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی و همکاری فاطمه هاشمی و جمعی از خیرین آغاز کرد. به تازگی مدیرعامل تاپتورز، آقای همدانی با بنیاد امور بیماریهای خاص مصاحبه کرده است که در زیر متن آن را برای شما فراهم کردهایم.
- جناب آقای همدانی سپاسگزاریم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. در مورد زمینه کاری خود کمی توضیح دهید و اینکه چرا تصمیم گرفتید بخشی از درآمدتان را صرف امور خیریه کنید؟
به نام خدا و سلام خدمت خانواده ارزشمند بنیاد امور بیماری های خاص.
پاییز که میشود همیشه به یاد میآورم که معلم کلاس، سوال تکراری همه سالهای گذشته را دوباره میپرسید: «وقتی بزرگ شدید، میخواهید چه کاره شوید؟» بچهها هم پاسخهای تکراری سالهای گذشته را تکرار میکردند، هر کسی بالاخره رویایی داشت و آرزویی برای به دست آوردن، اما واقعیت نسل ما این بود که همه ما میخواستیم وقتی بزرگ شدیم، به ایران خدمت کنیم. من افتخار این رو داشتم که در خانواده صنعت گردشگری ایران به مردم کشورم خدمت کنم.
شجاعت در زندگی شکلهای مختلفی دارد. گاهی شجاعت به معنای پیروزی در نبرد زندگی است، گاهی شجاعت یعنی کنار گذاشتن زندگی به نفع چیزی که از تو مهمتر است، گاهی شجاعت به معنای بخشیدن زندگی به دیگری است، گاهی رها کردن همه آنچه که داشتهای، یا همه آنان که روزگاری دوست داشتهای. اما گاهی هیچ یک از آنها شجاعت نیست؛ شجاعت، تحمل سختیها و رنجهاست و کار کردن آرام به امید روزهایی که زندگی میتواند بهتر از امروز در جریان باشد.
اینکه سوال کنیم انگیزه کسی از کمک کردن به همنوعانش چه میتواند باشد، جواب در خود سوال است اینکه همه ما انسانایم و مسئولیتهایمان با هم فرق میکند، اما به این معنا نیست که سرنوشت سایرین برایمان اهمیت نداشته باشد.
- در مورد بیماران خاص چه میدانید و چرا این گروه هدف را برای کمکهای خیریه خود انتخاب کردید؟
سوال پرسیدن، یکی از ویژگیها و توانمندیهای ارزشمند ما انسانهاست. پرسیدن گاهی میتواند به صورت کاملاً تصریحی باشد. من شما را میبینم و میپرسم: چه شد که الان اینقدر خوشحال هستی؟ یا اینکه چرا دیگر لبخند بر لبانت نیست؟ یا چگونه ثروتمند شدی؟ یا چه شد که ثروتمند نشدی؟ یا چگونه علاقهات به حافظ بیشتر از سعدی شد؟ همه ی این سوالها پاسخی دارند مخصوص به شخص و از فردی به فرد دیگر متفاوت. من در مورد انتخاب بنیاد بیماریهای خاص هم همین حس را دارم .
- نسبت به بنیاد امور بیماریهای خاص چه شناختی دارید و چرا این بنیاد را برای کمکرسانی به بیماران انتخاب کردهاید؟
در خصوص آشنایی با بنیاد امور بیماریهای خاص، پیشرو بودن این بنیاد در همکاری بین وزارت بهداشت و خانوادههای بیماران و بیماران مبتلا و فعالیتهای بینالملل،ی این بنیاد در طی این سالها و مدیریت خانم دکتر هاشمی قابل تقدیر هستند.
- نظر شما در مورد سازمانهای امور خیریه در ایران چیست؟
در ایران به طرز عجیبی با تعدد مراکز خیریه مواجه هستیم. واقعیت این است که کافی است تا من به عنوان یک فرد که دوست دارد به این خیریه ها کمک کند، جستجوی کوتاهی درباره خیریهها کنم. تعداد زیادی خیریه میتوانم پیدا کنم که هر کدام تلاش میکنند نظرات بیشتری به خودشان جلب کنند. اما همیشه با خودم فکر کردهام که کاش فعالیتهای خیریه در ایران تا حدی تجمیع میشد، تا ما با تعداد کمتری موسسه، اما با ابعاد بزرگتر و قدرت بیشتر مواجه بودیم. این شیوه نظارت بر موسسات خیریه نیز کار سادهتری بود.
نکتهای که وجود دارد، کمکهای خیریه در ایران به سادهترین شکل ممکن است. همه موسسات از شما «پول» میخواهند. واقعیت این است که تنها مشکل جامعه نبودن پول است، اما به نظر من کار خیر میتواند خیلی فراتر از پرداخت و دریافت پول باشد. مثلا، بنده برای یک مدیر صنعتی به عنوان کار خیر، ۱۰۰ نفر کارآموز را به شرکتش دعوت کردم تا برایشان کار کنند. مردم کمتر به این نکته دقت میکنند که حضور یک کارآموز حتی بدون دریافت حقوق، برای یک شرکت به معنی «هزینه» است و این هزینهای که شرکت صرف میکند در بلندمدت برای جامعه به ارزش تبدیل میشود.
- سخن پایانی شما
باید از خوبیهای خود و دیگران مراقبت کنیم.